www.enrique4all.persianblog.ir
They say love is just a game
They say time can heal the pain
sometimes you win, sometimes you lose
And I guess I’m just a fool
I keep holding on to you
I told you once you were the one
you know that I'd die for you
although it hurts to see you go
oh this time you should know
I won't try to stop you
Don’t you forget about me baby
Don’t you forget about me now
Some day you'll turn around and ask me
Why did I let you go
So you try to fake a smile
You don’t wanna break my heart
I can see that you're afraid
But baby it’s too late
coz I’m already dying
Where ever I go I won't forget about you
Oh no no no
Where ever you go , don’t you forget about me
"اون ها میگن که عشق فقط یه بازیه
اون ها میگن که مرور زمان میتونه مرهم درد (عشق) باشه
گاهی اوقات تو (این بازی رو) می بری ، گاهی اوقات می بازی"
و من حس می کنم که احمقی بیش نیستم
(چرا که) من باز هم برای تو صبر میکنم
من یکبار (برای همیشه) به تو گفتم که تو تنها کس من هستی
تو میدونی که من مایلم تا برای تو بمیرم
اگر چه با رفتن تو من ضربه میخورم
اه ، در این لحظه تو باید بدونی
که من تلاشی برای متوقف کردن تو نمی کنم
(هیچ) چیز رو در مورد من فراموش نکن رفیق
(هیچ) چیز رو در مورد من ، در این لحظه فراموش نکن
یه روزی تو برمیگردی و از من میپرسی
"چرا من تو رو ترک کردم ؟"
خوب ، تو داری وانمود میکنی که داری لبخند میزنی
(چرا که) تو نمیخوای قلب من رو بشکنی
من میتونم شرمندگی رو ( توی وجودت) ببینم
اما دیگه خیلی دیره رفیق
چونکه من در حال مرگم
من هر جایی که برم تو رو فراموش نمیکنم
آه ، نه نه نه
تو هر جایی که میری